قالب وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

bimemoj
بستری است برای درج دل نوشته ها و دغدغه ها،به امید مثمر ثمر بودنشان انشاالله 

اصطلاح «اهل البصائر» در خطبه‏ها و نامه‏ها و کلمات کوتاه امام علی، تعبیری است از گروهی که آگاهند، در برابر گروهی که آگاهی ندارند. و موضع و موقعیت گروه آگاه را نشان می‏دهد که از تحریکها و فریبها، خود را رهانده، ولی انسان غیر آگاه در موضعی قرار دارد که، از ترسها و فریبها رها نشده است. مثلا در نامه‏ای که از سوی امام علی به معاویة بن ابی‏سفیان نوشته شده آمده است:

و أردیت جیلا من الناس کثیرا خدعتهم بغیک، و ألقیتهم فی موج بحرک، تغشاهم الظلمات، و تتلاطم بهم الشبهات، فجازوا عن وجهتهم، و نکصوا علی أعقابهم، و تولوا علی أدبارهم، و عولوا علی أحسابهم، الا من فاء من أهل البصائر، فانهم فارقوک بعد معرفتک، و هربوا الی الله من موازرتک.

(نهج‏البلاغه، صبحی الصالح، نامه 32. ص 406)

«و گروهی بسیار از مردم را به نابودی کشاندی و به فریب خویش گمراه ساختی و در موج دریای فریب خود آن چنان درانداختی که تیرگیها آنان را فراگرفت و شبهه‏ها و شکها آنان را دگرگون ساخت و از هدف و جهت خویش بازماندند و از حق کناره گرفته به گذشتگان خود روی آوردند و بر ارزشهای گذشته خویش تکیه زدند، مگر آنها که «اهل بینش و بصیرت» بودند که بعد از شناخت تو، از تو جدا گشتند و از همکاری با تو به خدا پناه بردند...»

«عزالدین بن ابی‏الحدید» در شرح این متن گفته است:

«و عولوا علی احسابهم» یعنی بر دین اعتماد و تکیه نکردند و عصبیتهای قومی و غرورهای جاهلیت آنها را به سوی خویش کشید و به سوی آنها رفتند و دین را رها کردند. سپس امام گروهی را که از اهل بصائر بودند استثناء می‏کند. «الا من فاء من اهل البصائر...»

(شرح نهج‏البلاغه ابن ابی الحدید: 16: 133 - 132)

و در خطبه‏ای که به مصیبتها و فتنه‏ها اشاره می‏کند و گروهی از گمراهان را وصف می‏نماید در این باره آمده:

«و طال الامد بهم لیستکملوا الخزی، و یستوجبوا الغیر، حتی اذا اخلولق الاجل، و استراح قوم الی الفتن، و أشالوا عن لقاح حربهم، لم یمنوا (اهل البصائر) علی الله بالصبر، و لم یستعظمؤا بذل أنفسهم فی الحق، حتی اذا و افق وارد القضاء انقطاع مدة البلاء، حملوا بصائرهم علی أسیافهم، و دانوا لربهم بأمر و اعظهم.»

(نهج‏البلاغه، خ 150، صبحی الصالح، ط بیروت، ص 209)

«سرانجامشان طولانی می‏شود تا رسوایی خود را به کمال رسانند و موجب حوادثی شوند تا موعد به پایان رسد و گروهی در فتنه‏ها راحتی یافتند و از جنگ طلبی دست کشیدند و با شکیبایی خود بر خدا منت ننهادند و از خودگذشتگیهای در راه حق را بزرگ نشمردند، تا آنکه سرنوشت آینده با قطع شدن و تمام گشتن زمان بلا و آزمایش موافق گشت. دیدگاهها و روشن بینی‏هایشان را بر شمشیرهایشان حمل کردند و با فرمان نصیحت کننده‏شان به خداوندشان نزدیک شدند.»

اینها اهل جاهلیت از سویی و مسلمانان دوره‏ی رسول خدا (ص)، از سوی دیگر می‏باشند.

ابن ابی الحدید در شرحی که بر این متن دارد می‏گوید:

«... تا آنجا که این گروه صلح و سازش را با آنان در پیش گرفتند. به دلیل ناتوانی در مبارزه و جهاد با آنان و با ورود به گمراهیها و فتنه‏هایشان، راحت طلبی کردند و از جنگ با آنان طفره رفتند... خداوند عارفان شجاع را برانگیخت و آنان برخاستند و «این عارفان بینشها و بصیرت‏هایشان را بر روی شمشیرهایشان حمل کردند... یعنی دیدگاهها و عقاید خویش را برای مردم بیان کردند و آشکار نمودند و از پیرایه‏ها و شاخ و برگهای بیهوده آن را پالودند، درست مثل آنکه چیزی بر روی شمشیرها حمل می‏شود و آنکس که می‏نگرد آن را می‏بیند...»

(شرح نهج‏البلاغه ابن ابی الحدید: 9: 131 - 129)

«دیدگاهها و بصیرتهایشان را بر شمشیرهایشان حمل می‏کنند» به زبان امروز یعنی: موضعگیری‏های عقیدتی و آشکار و مبارزه در راه تحقق آنها.

در خطبه‏ای دیگر امام می‏فرماید:

قد انجابت السرائر لاهل البصائر، و وضحت محجة الحق لخاطبها،»

(نهج‏البلاغه، خطبه 108، صبحی الصالح، ص 156).

«سیرتها و پنهانیها بر اهل بصیرت آشکار است و راه حق برای رهروان گم نیز روشن می‏باشد.» در خطبه‏ای دیگر که در آن آفرینش «زنبور عسل و ملخ» را بیان می‏کند می‏فرماید: «و لو فکروا فی عظیم القدرة، و جسیم النعمة، لرجعوا الی الطریق، و خافوا عذاب الحریق، ولکن القلوب علیلة، و البصائر مدخولة.»

(نهج‏البلاغه، خطبه 185، صبحی الصالح، ص 270)

«اگر در عظمت قدرت و بزرگی نعمت دهنده اندیشه کنند، به راه بازخواهند گشت و از عذاب آتش خواهند ترسید، اما قلبها مریضند و چشمها و بصیرتها معیوبند.»

و خطاب به همراهانش می‏فرماید:

«فانفذوا علی بصائرکم، و لتصدق نیاتکم فی جهاد عدوکم. فوالذی لا اله الا هو انی لعلی جادة الحق و انهم لعلی مزلة الباطل.

(نهج‏البلاغه، خطبه 197، صبحی الصالح، ص 311 و 312)

«بر بینشها و بصیرتهای خود راه گذر دهید و نیتهای شما در جهاد با دشمنانتان باید راست و صدیق باشند سوگند به او که جز او خدایی نیست، که من بر جاده‏ی حقم و آنان بر لغزشگاه باطل.»

و در نیایش:

«اللهم انک انس الانسین لاولیائک، و أحضرهم بالکفایة للمتوکلین علیک. تشاهدهم فی سرائرهم، و تطلع علیهم فی ضمائرهم، و تعلم مبلغ بصائرهم.»

(نهج‏البلاغه، خطبه 227، صبحی الصالح، ص 349)

«خدایا تو مأنوس‏ترین مأنوسان برای دوستداران خود هستی، و حاضرترین و آماده‏ترین آنها برای توکل کنندگان خود می‏باشی، در پنهانیهایشان آنها را مشاهده می‏کنی و در درونشان بر آنان آگاهی، و اندازه‏ی بینش آنان را می‏دانی...»

و در یکی از کلمات قصار:

«الامانی تعمی أعین البصائر،...»

(نهج‏البلاغه، کلمات قصار، 275، صبحی الصالح، ص 524)

«آرزوها، چشمهای بصیرت را کور می‏کنند.»

این اصطلاح در سخنی که «مهدی عباسی» در رابطه با وضعیت صلابت و پایداری یکی از انقلابیون دوره‏ی خویش به وزیرش ربیع گفته بیان شده است: آیا نترسی و استحکام درونی و قلبی او را نمی‏بینی، به خدا سوگند او از «اهل البصائر» اهل بینش و آگاهی است.

(مقاتل الطالبیین: 418)

بنقل از http://sarallah.valiasr-aj.net


[ دوشنبه 91/5/23 ] [ 4:52 عصر ] [ میثم57 ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

"اهل" سیاست نیستم! ولی به آن مبتلا هستم. معتقدم سیاست "اهل" خودش را دارد و ما اهلیت آنرا نداریم. سیاست عین زندگی امروز ماست. با تخیل و انتزاع هم کنار نمی رود... مگر خدایی ما را نجات دهد!
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 56066